ه
{ >

سبک زندگی

THE LIFESTYLE

صاحب امتیاز محمدرضا شفایی

 

اجتماعی

Image Upload
Image Upload
Image Upload
Image Upload
Image Upload
Image Upload
Image Upload
Image Upload
Image Upload
Image Upload

ww

 

 

j

 

 

 

یا می دانید رمز رسیدن به موفقیت و پیشرفت چیست؟

ارتباط موفق و موثر مهارتی است که همه باید داشته باشند زیرا رمز رسیدن به موفقیت و پیشرفت در جوانب مختلف زندگی است.

همه ارتباط برقرار می‌کنند اما این‌که یاد بگیرید چطور خوب ارتباط برقرار کنید نیازمند داشتن مهارت است. برای این‌که در کار و تجارت موفق شوید (یا هر عرصه دیگر از زندگی)، باید بتوانید مهارت‌های ارتباطی را خوب یاد بگیرید. برای بعضی‌ها ارتباط برقرار کردن ساده است. بعضی‌‌ها ذاتاً استاد ارتباط برقرار کردن‌ هستند و اعتمادبه ‌نفس بسیار زیادی برای اینکار دارند. اما بقیه چطور یاد می‌گیرند که با دیگران ارتباط برقرار کنند در این‌جا به ۷ راهکار برای ایجاد ارتباط موفق اشاره می‌کنیم. 

اعتماد به ‌نفس 
مهارت‌های مردمی خوب با اعتماد به‌ نفس شروع می‌شود. وقتی کسی اعتماد به ‌نفس داشته باشد خیلی خوب معلوم می‌شود. اعتمادبه ‌نفس مثل آهن‌ربایی بقیه را به سمت شما می‌کشاند و رفتارهایتان نشان می‌دهد که ارزش صرف وقت و تلاش را دارید. وقتی حس قوی نسبت به خودتان داشته باشید، خیلی سریع از گپ کوتاهی که با کسی دارید گذشته و فرصتی در اختیارتان قرار می‌دهد که بتوانید بدون اتلاف وقت به قلب رابطه دست یابید. 
وقتی می‌خواهید رابطه‌ای موثر داشته باشید، یکی از مهمترین قوانینی که باید رعایت کنید این است که مستقیم به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنید. کسانی‌که اعتماد به ‌نفس کافی ندارند از ارتباط چشمی خودداری می‌کنند. خودداری از ارتباط چشمی نشان دهنده عدم علاقه یا بدتر از آن عدم صداقت است. وقتی دو نفر با هم ارتباط چشمی برقرار می‌کنند، ارتباطی موثر شکل می‌گیرد. ارتباط چشمی با حرف‌هایی که می‌زنید هم اعتبار می‌بخشد. 

علاقه نشان دهید 
خیلی‌ها مرتکب این اشتباه می‌شوند که زیاد درمورد خودشان حرف می‌زنند. هیچ‌ چیز بدتر از لاف زدن درمورد خود، یک ارتباط را خراب نمی‌کند. یکی از بهترین راهکارها برای این‌که یاد بگیرید چطور با مردم ارتباط برقرار کنید این است که به جای این‌که آن‌ها را مجبور کنید به حرف‌هایتان گوش دهند، از آن‌ها بخواهید درمورد خودشان حرف بزنند. این باعث می‌شود طرف مقابل احساس راحتی بیشتری کرده و اعتمادبه ‌نفسش بالا رود. همچنین موقعیتی ایجاد می‌کند که فرد مقابل هم همین کار را برای شما بکند و به حرف‌هایتان گوش دهد. 

هنرمندانه سوال بپرسید 
یکی از سریع‌ترین راه‌‌ها برای شکستن قفل سکوت پرسیدن سوال‌هایی است که به‌توان آن‌ها را خیلی راحت با بله یا خیر جواب دارد. با پرسیدن سوالی که به یک جواب با جزئیات بیشتر نیاز هست، فرد مقابل باید توضیح بیشتری بدهد و اطلاعاتی که دارد را در اختیارتان بگذارد. 
بخشی از ارتباط موفق یاد گرفتن این است که سوالاتی را مطرح کنید که فرد مقابل را به فکر کردن وا دارد. یک چیز به دیگری منتهی می‌شود و در مدت کوتاهی داستان‌هایی بین دو طرف منتقل می‌شود و یخ رابطه می‌شکند. 
آب ‌و هوا را فراموش کنید و بحث را از سیاست و مذهب هم دور کنید. درمورد لباسی که طرف مقابلتان پوشیده است نظری بدهید. البته باید سعی کنید که طرفتان را با سوالاتتان بمباران نکنید. این باعث می‌شود فرد معذب و خسته شود. یادتان باشد مکالمه را نباید به بازجویی تبدیل کنید. 
وقتی می‌خواهید اسم کسی را بپرسید، فورا آن را تکرار کنید. بلند گفتن یک اسم کمک می‌کند بهتر در خاطرتان بماند. از اسم طرف مقابلتان در طول مکالمه استفاده کنید و لبخند زدن هم فراموش تان نشود. 

دو بار گوش کنید، یک بار حرف بزنید 
می‌گویند به یک دلیلی خدا دو گوش و یک دهان به شما داده است. دلیل آن این است که باید دوبرابر آنچه که حرف می‌زنید، گوش دهید. درارتباط با مهارت‌های مردمی، این یعنی وقتی فرد مقابلتان صحبت می‌کند، باید همه توجهتان را به او بدهید. نباید غرق این فکر شوید که بعد از آن شما چه باید بگویید یا بعداً چه اتفاقی می‌افتد یا هر فکر بی ارتباط دیگری. تمرکز کنید، اطلاعاتی که ارایه می‌شود را جذب کرده و راهی برای دنبال کردن صحبت او با پرسیدن یک سوال مرتبط با موضوع پیدا کنید. 
در چیزهایی که طرف مقابل تان علاقه دارد، علاقه نشان دهید و اگر موضوع بحث چیزی است که هیچ از آن نمی‌دانید، می‌توانید از آن به نفع خودتان استفاده کنید. اطلاعات بیشتر در مورد آن موضوع کسب کنید. اعتراف کنید که برایتان موضوع آشنایی نیست و از او بخواهید که بیشتر درمورد آن با شما حرف بزند. مردم دوست دارند چیزهایی که می‌دانند را با بقیه درمیان بگذارند و این اعتماد به ‌نفس آنها را خیلی بالا می‌برد. وقتی موضوع مورد علاقه طرف مقابلتان را پیدا کردید، دیگر هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت. 

توانا بود هرکه دانا بود 
ارتباط موثر و موفق با دانش شروع شده و خاتمه می‌یابد. کسانی‌که مسافرت می‌کنند، مطالعه می‌کنند یا از جریانات روز باخبرند برای هم‌صحبتی فوق ‌العاده‌اند. هرچه فردی تجربیات بیشتری از زندگی داشته باشد، بهتر می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. 
کسانی‌که مسافرت می‌کنند توانایی این را دارند که فرهنگ‌ها و مردمان دیگر را بهتر درک کنند و آن‌هایی که زیاد مطالعه می‌کنند، درمورد همه موضوعات اطلاعات کافی دارند و می‌توانند خود را با هر مکالمه‌‌ای تطبیق دهند. شخصی که در فعالیت‌های مختلف شرکت دارد، مطمئنا می‌تواند با افراد دیگر وجه اشتراک پیدا کرده و مکالمه را به جریان بیندازد. 

ریسک کنید 
عزت نفس هم معنای اعتماد به‌ نفس است و حتی با وجود طرد شدن، عزت نفس یک شخص هیچ تغییری نمی‌کند. بیشتر وقت‌ها افراد بخاطر اینکه از طرد شدن واهمه دارند، از فرصت‌ها استفاده نمی‌کنند. طرد شدن باعث می‌شود فرد احساس حقارت کند. در واقعیت، طرد شدن عزت نفس فرد را تغییر نمی‌دهد. شما همان فرد باقی می‌مانید، به همان اندازه ارزشمند و مهم که قبل از شروع مکالمه بودید. 
هیچ‌کس نمی‌‌تواند عزت نفس شما را بگیرد. فقط خودتان هستید که می‌توانید این‌کار را بکنید. طرد شدن تازمانی‌که اتفاق نیفتاده است یک توهم است، چرا باید وقتتان را نگران این‌که اگر این اتفاق بیفتد یا آن اتفاق بیفتد هدر دهید؟ از فرصت استفاده کنید و برای آنچه که می‌خواهید دست به تلاش بزنید. تنها راه یاد گرفتن ارتباط با دیگران از طریق تمرین کردن میسر است. 

کم‌کم شروع کنید 
یاد گرفتن این‌که چطور با آدم‌ها ارتباط برقرار کنید زمان می‌برد و هرکس با سرعت مخصوص خودش پیشرفت می‌کند. کم‌کم شروع کنید؛ سعی کنید هربار با یکی از این نکات آشنا شوید. در پایه، یک ارتباط خوب با اعتماد به نفس شروع می‌شود و این رشته‌‌ای است که همه چیز را به هم وصل می‌کند. هر آشنایی کمک می‌کند اعتماد به‌ نفستان بالاتر رود و تجربیاتتان متفاوت‌تر شود. یک جای خوب برای تمرین کردن این مهارت‌های مردمی محل کار است. وقتی صحبت کردن با همکارانتان راحت‌تر شد، سعی کنید با افرادی از رتبه‌های بالاتر مثل مدیرانتان صحبت کنید. در زمان کوتاهی، مهارت‌هایی که یاد گرفته بودید در شما نفوذ کرده و دیگر نیاز به فکر کردن هم ندارد. 
هیچ‌کس تابه‌حال نگفته است که حرف زدن با آدم‌ها کار ساده‌ای است. برای بعضی‌ها، به دست آوردن اعتمادبه ‌نفس لازم برای شروع مکالمه، قدم بزرگی است. این ممکن است سخت‌ترین مرحله کار باشد اما وقتی اولین قدم را برداشتید، بقیه آن راحت‌تر خواهد شد. به خودتان ایمان داشته باشید و بدانید که شما به اندازه طرف مقابلتان باارزش هستید. ارتباط موفق و موثر مهارتی است که همه باید داشته باشند زیرا رمز رسیدن به موفقیت و پیشرفت در جوانب مختلف زندگی است. 

 

 

 

 

www

برای زندگی شادتر اینطوری بخوابید !

برای زندگی شادتر اینطوری بخوابید !
بر اساس این مطالعه افرادی كه اینگونه می‌خوابند نسبت به افرادی كه در سمت راست می‌خوابند نگاه روشن‌تری به زندگی دارند.


همه افراد به دنبال این هستند تا نكته كلیدی برای داشتن زندگی شادتر را پیدا كنند. یكی از كار‌هایی را كه برای داشتن زندگی شاد‌تر و آرام‌تر می‌توان انجام داد این است كه بر روی سمت چپ بدن خوابید.

محققان به تازگی دریافته‌اند افرادی كه روی سمت چپ بدنشان می‌خوابند شادتر هستند و نسبت به زندگی نگاه مثبت‌تری دارند كه باعث می‌شود زندگی شادتر و كم ‌استرسی را تجربه كنند.

بر اساس این مطالعه افرادی كه روی سمت چپ بدن خود می‌خوابند نسبت به افرادی كه در سمت راست می‌خوابند نگاه روشن‌تری به زندگی دارند.

به گزارش ایندین اكسپرس، محققان همچنین دریافته‌اند افرادی به سمت چپ بدن خود می‌خوابند راحت‌تر می‌توانند از فشارهای روانی سنگین مثل استرس بكاهند و در مواقع بحرانی آرام‌تر هستند و اعتماد به نفس بیشتری دارند.

چگونه بر افکار مشوش خود غلبه کنیم؟
آیا ذهن شما بسیار مشوش است و نمی توانید روی یک مساله مسلط شوید؟


چگونه افکار خود را بارور کنیم ؟

آیا تا کنون برایتان پیش آمده است که بخواهید کاری را انجام دهید اما آنقدر در مورد آن موضوع فکر کرده اید که زمان را از دست داده اید و آن موضوع بازخوردی را که می توانست داشته باشد را از دست می دهد و از اهمیت آن کاسته می شود .

-جمله هایی به این سبک را شاید بسیار شنیده باشید اما حقیقتا آیا می دانید چگونه می توانید افکار خود را رشد دهید ؟ چگونه می توان به یک فکر ناب و عالی رسید  ؟

هر فکر جدیدی که در ذهن شما به وجود می آید از کجا نشات می گیرد ؟
هر فکر ، نظر ، ایده ای که در ذهن شما زاییده می شود نتیجه نیاز روحی و جسمی  شما به آن فکر است ، گاهی این نیازها مدت هاست که در ذهن شما وجود دارند نه یک روز یا یک هفته بلکه در مواردی به سال ها یا ماه ها قبل بازمی گردند .

 به یک مثال بسیار ساده اما مرتبط دقت کنید :
اگر به این فکر می کنید که صبح ها زودتر بیدار شوید و به کارهایتان برسید به این دلیل است که احساس می کنید با کمبود زمان برای انجام کارهایتان مواجه می شوید پس این فکر در ذهن شما متولد می شود که صبح ها زودتر بیدار می شوید .

هنگامی که فکری در ذهن شما جرقه می زند آن را رها نکنید در ابتدا به آن فکر کنید و با خود بگویید این فکر چرا به ذهن من خطور کرده است ؟ این فکر مرا به کجا می خواهد ببرد ؟ این فکر چه نتیجه ای را برای من به دنبال خواهد داشت ؟  چرا الان ؟ چرا در این زمان و مکان ؟

خود را اصلا محدود نکنید و حتی گاهی برای پاسخ دادن به سوالی که در ذهن شما به وجود آمده است می توانید از نزدیکان خود نیز کمک بگیرید تا سریعتر به پاسخ دست پیدا کنید .

با این روش شما می توانید بسیاری از هدف ها ، برنامه هایی که در ذهن دارید را طبقه بندی کنید و به آنها بپردازید شاید هیچ گاه برای آنها زمانی را اختصاص نمی دادید ، غافل از اینکه شاید این افکار رمز موفقیت شما و کلیدی رو به آینده ای سعادت مند تر باشند .

هنگامی که به  سوالات پاراگراف قبلی  در ذهن خود  پاسخ دادید ، گاهی اوقات سوالات و پاسخ ها به نظرتان خنده دار و حتی احمقانه نمود پیدا می کنند اما به یاد داشته باشید پاسخ های خنده دار و مسخره نیز می توانند نیازی ناخودآگاه از ذهن انسان را آشکار کنند که تا کنون به آن پرداخته نشده است .
پاسخ سوال را با دقت آنالیز کنید و به آن بپردازید نه اینکه بی توجه از کنار آن بگذرید .

چند سوال را در  این قسمت مطرح می کنیم تا شما ساده تر بتوانید به پاسخ سوالهایتان برسید :

* آیا با انجام این کار رضایت بیشتری نصیبم می شود ؟ آیا موقعیت کنونی ام تغییری پیدا می کند ؟

*   این ایده در نگاه اول مرا به چه فکری وادار می کند ؟  یاد آور چه کسی یا چه عملی  می باشد ؟

* چه پاسخی برای این سوال وجود دارد ؟ یک پاسخ وجود دارد یا چندین پاسخ ؟

* از طریق چه ر اه هایی می توانم این تفکر را بارور کنم ؟

* این فکر مثبت است یا منفی ؟ به سعادت من می انجامد یا دربند و اسیر شدن ؟

در آخر باید متذکر شویم که فراموش نکنید ایده ها و تفکرات سازنده از پول ارزش بیشتری دارند و مهم تر هستند .

این تفکرات و ایده ها هستند که پول را به همراه خود می آورند .  گاهی یک فکر ساده و بی اهمیت ، یک کاخ و سلطنت را برای شما به ارمغان می آورد .

ست: شخصیت تان را محک بزنید

تست: شخصیت تان را محک بزنید
اگـر مـایـلید اطلاعات بیشتری درباره شخصیت خودتان و خصوصیاتی كه باعث مـی‌شوند دیگران شما را بیشتر دوست داشته باشند، پیدا كنید به تست زیر با كمال صداقت پاسخ دهید.

  

1 ــ فرض كنید شما مشخصه صورت كسی هستید، كدام قسمت از صورت او هستید؟
الف: چین و چروك
ب: لكه
ج: خال زیبایی
د: كك و مك
هــ : لبخند

2 ــ دوست دارید چه نوع پرنده‌ای باشید؟
الف: شباهنگ
ب: جغد
ج: عقاب
د: فلامینگو
هــ : پنگوئن

3 ــ كدام یك از آلات موسیقی را دوست دارید؟
الف: پیانو
ب: ویولن
ج: سازدهنی
د: گیتار
هــ : دف

4 ــ كدام یك از برنامه‌های تلویزیونی برای شما جالب‌تر است؟
الف: اخبار و برنامه‌های مستند
ب: فیلم‌های درام و زندگینامه
ج: هیجانی و پلیسی
د: عشقی و ماجرایی
هــ : كمدی و كارتون

5 ــ كدام یك از بازی‌های شهر بازی را بیشتر دوست دارید؟
الف: ترن‌های هوایی سریع‌السیر
ب: قطار یا قایق
ج: نمایش و اجرای كمدی
د: چرخ و فلك و وسایلی كه سریع می‌چرخند
هــ : هیچ كدام، من از شهربازی متنفرم

6 ــ آیـا شـمـا بـه اشـتـبـاهـات خـودتـان می‌خندید؟
الف: هرگز
ب: بندرت
ج: برخی مواقع
د: معمولا
هــ : همیشه
 
7 ــ اگـر دوسـت شـمـا سـر بـه سرتان گذاشت،چه عكس‌العملی نشان می‌دهید؟ 
  الف: عصبانی می‌شوید
ب: ناراحت می‌شوید
ج: برایتان جالب است
د: تلافی می‌كنید
هــ : چندین برابر تلافی می‌كنید

8 ــ اولین چیزی كه صبح موقع بیدار شدن به فكرتان خطور می‌كند،چیست؟
الف: كار یا تحصیل
ب: مشكلات زندگی
ج: صبحانه
د: روزی كه در پیش دارید
هــ : كاری كه تا شب انجام خواهید داد

9 ــ در زندگیتان چه شعاری دارید؟
الف: وقت طلاست
ب: سحرخیز باش تا كامروا باشی
ج: آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران هم بپسند
د: زندگی كن و به دیگران هم اجازه زندگی كردن بده
هــ : بی‌خیال باش، هرچه باداباد

10 ــ آیا به حیوانات علاقه‌مندید؟
الف: اصلا
ب: تعداد كمی از حیوانات
ج: برخی از حیوانات
د: بیشتر حیوانات
هــ : تمام حیوانات

11 ــ شما لبخند می‌زنید؟
الف: هرگز
ب: بندرت
ج: گاهی اوقات
د: اغلب
هــ : آنقدر زیاد كه برخی فكر می‌كنند دیوانه هستم

12 ــ نظر دیگران راجع به شما اغلب كدام مورد است؟
الف: بی‌رحم
ب: سرد و بی‌احساس
ج: زیبا
د: دوست‌داشتنی
هــ : خوشگذران

13 ــ شما احساس عشق و قدردانی خود را نشان می‌دهید؟
الف: هرگز
ب: بندرت
ج: گاهی
د: اغلب
هــ : حداكثر تا جایی كه امكان دارد

14 ــ شما اعتقاد دارید كه برای شاداب بودن باید ساعاتی از روز را منحصرا صرف خودتان كنید؟
الف: اصلا
ب: احتمالا نه
ج: گاهی
د: بله
هــ : البته، تا جایی كه امكان دارد به خودتان می‌رسید

15 ــ آیا زندگی شما با برنامه‌ریزی پیش می‌رود؟
الـــف: مــن حـتــی در تـعـطـیــلات هــم برنامه‌ریزی می‌كنم
ب: همیشه برنامه‌ریزی می‌كنم
ج: بستگی به روز هفته دارد
د: درصورت امكان اجازه می‌دهم كه خودش پیش آید
هــ : همیشه بدون برنامه‌ریزی روزها را طی می‌كنم

حال امتیازات كنار گزینه‌هایی را كه انتخاب كرده‌اید،جمع كنید.
گزینه الف1 امتیار،گزینه ب 2 امتیاز،گزینه ج 3 امتیاز،گزینه د 4 امتیاز و گزینه هــ 5 امتیاز دارد.سپس امتیازات خودتان از 15 سوال تست را مطابق با متن‌های زیر مقایسه كنید.

* اگر امتیاز شما بین یك تا 20 باشد:
بدین معنی است كه شما سوسن سفید هستید.مردم شما را به خاطر پشتكارتان،ازجــــان و دل مــــایــــه گــــذاشــتــــن‌تــــان و مـوفـقـیـت‌هـایـتـان تقدیر می‌كنند.اهداف مشخصی دارید و فكرتان بر كارتان متمركز است.احتمالا فرزند اول خانواده هستید.احساستان را بسختی ابراز می‌كنید. یكی از مهم‌ترین نگرانی‌های شما این است كه چگونه در برابر افراد مختلف ظاهر شوید.اندیشه‌هایتان كمی متمایل به بدبینی است.اعتماد به نفس دارید ولی در باطن گاهی به خود اعتماد ندارید.قادرهستید كه هدفی تعیین كنید و به آن برسید.بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریك‌بین می‌نگرید.احساس می‌كنید كه وقت كمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.مواظب باشید جدی بودنتان شما را از دنیای اطراف دور نكند.خونسرد باشید و از زندگیتان لذت ببرید.كارهایی انجام دهید كـه از آنـهـا لـذت مـی‌برید.با انجام این دستورات قوه خلاقیت‌تان شكوفا می‌شود.سعی كنید كه بیشتر بخندید و با دیگران در تماس باشید.
 
اگر امتیاز شما بین 21 تا 54 باشد:
بدین معنی است كه شما یك گل رز هستید.كمی تیغ دارید ولی زیبایی‌های بسیاری دارید.حس شوخ‌طبعی دارید ولی از شنیدن جوك لذت می‌برید.احتمالا فرزند وسط خانواده هستید.مردم دوست دارند دوروبر شما باشند.خونگرم هستید.دوستان صمیمی بسیاری دارید.زندگی را بـا دیـد واقـع‌بـیـنـانـه می‌نگرید.آگاهید كه زندگی از خوبی‌ها و بدی‌ها تشكیل شده است.قادرید شانس خودتان را با توجه به سـرمـایـه‌هـایـی كـه داریـد،امـتـحـان كـنید.سختكوش هستید و به اهدافتان پایبندید.دوست دارید خودتان باشید و این مساله به شما اعتماد به نفس می‌دهد. مشكل‌ترین مساله در زندگیتان یكنواخت بودن مسائل است.یكنواختی در هر مساله‌ای شما را آزار می‌دهد و باعث كسل شدن روحیه شما می‌شود.
به شما پیشنهاد می‌گردد كه افق دیدتان را وسیع‌تر كنید.مسائل جدیدی را تجربه و كشف كنید.آن‌گاه متعجب خواهید شد كه چه نتایج زیبایی به دست آورده‌اید و مهم‌تر از همه این‌كه فراموش نكنید كه در همه چیز دنبال زیبایی بگردید مخصوصا در خودتان.
 
اگر امتیاز شما بین 55 تا 75 باشد:
بـدیـن مـعـنـی اسـت كه شما یك گل آفتابگردان هستید در بستری از گل‌های رز.یك ویژگی بارز در شما وجود دارد كه باعث گرمادهی به دیگران و جلوه‌گری شــمـــا مـــی‌شـــود.مــمــكـــن اســـت شــمــا كوچك‌ترین فرزند خانواده یا تنها فرزند باشید. در وقت لازم جدی هستید، ولی دوستانتان شما را به عنوان یك شخص شوخ‌طبع می‌شناسند.از گفتن جوك لذت می‌برید.گاهی شیطنت می‌كنید.مایلید كه با افراد جدید و جالبی در زندگیتان آشنا شوید.با افرادی كه هیچ وقت نمی‌خندند،راحت نیستید.دید مثبتی به زندگی دارید.در همه چیز به دنبال خوبی‌ها هستید.بیدی نـیـسـتـیـد كـه بـا هـر بـادی بـلـرزید.گرم،دوست‌داشتنی،باوفا و اجتماعی هستید و هر كدام از این صفات می‌تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد.انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه‌تان كم است.برای شما مشكل است كه فقط روی یك كار متمركز شوید. به شما پیشنهاد می‌گردد كه اجازه دهید مردم روی جدی شما را هم ببینند.همان‌طور كه چهره شاد شما را می‌بینند. در این صورت می‌خواهند كه همیشه با شما بـاشـنـد.بـه احـسـاسـات دیـگـران احـتـرام بگذارید.از این شاخه به آن شاخه نپرید و كاری را كه دوست دارید،انتخاب كنید و تا پایان آن را انجام دهید.
 

آزمون روانشناسی : درونگرا یا برونگرا؟

آزمون روانشناسی : درونگرا یا برونگرا؟
ما انسان‌ها دارای ویژگی‌های شخصیتی مختلفی هستیم، تفاوت این ویژگی‌ها در افراد موجب می‌شود که مادر موقعیتی یکسان رفتارهای متفاوتی از دیگران داشته باشیم....

 

یکی از این خصوصیات شخصیتی که به دلیل تاثیر بر همه جنبه‌های زندگی ما توجه زیادی را به خود جلب کرده است، «درون‌گرایی» و بعد دیگر آن «برون‌گرایی» است. برای آگاهی از چگونگی تاثیر این ویژگی بر زندگی در آغاز بهتر است با تعریف این مفاهیم آشنا شویم. 
 
«درون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه درونی، ذهنی همراه است. فرد «درون‌گرا» آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور درجمع دارند و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت‌های ذهنی انفرادی می‌گذرانند.

 

«برون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد «برون‌گرا»  از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند. معمولا نسبت به افراد درونگرا اعتماد به نفس بالاتری دارند بودن در جمع و فعالیت های گروهی را بر فعالیت های انفرادی ترجیح می دهند.

در گذشته تصور می شد که یکی از دو بعد «درون‌گرایی» بر دیگری از ارجحیت دارد. اما مطالعات اخیر نشان داده اند که چنین فرضی صحت نداشته و هر از این ویژگی ها دارای نقاط ضعف و قوتی است. در جدول زیر مهمترین تفاوت های افراد «برون‌گرا» و «درون‌گرا» در حیطه های مختلف که سبب تفاوت خواسته ها، نیازها، علایق و در نتیجه احساسات و رفتارهای آنها می شود، مطرح شده است.

«برون‌گرایی»
حل مساله: تمایل به با صدای بلند فکر کردن، خطور کردن بهترین راه حل ها به ذهن در هنگام حرف زدن، نادیده گرفتن نظرات دیگران، علاقه به شرکت در بحث های گروهی به منظور حل مشکل

ارتباطات: ترجیح ارتباط رو در رو در صورت امکان، تمایل به دیدن واکنش ها و رفتارهای غیرکلامی، نیاز به بازخورد فوری، عدم علاقه به نوشتن خاطرات روزانه یا ایمیل های طولانی، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت گفتگو و فعالیت های اجتماعی

تصمیم گیری: دریافت اطلاعات از دیگران قبل از تصمیم گیری تمایل به سریع عمل کردن در موقع بحرانی
تعاملات بین فردی: انرژی گرفتن از تعامل با دیگران و احساس تخلیه انرژی به واسطه تحمل تنهایی به مدت طولانی، داشتن دوستان و آشنایان زیاد

توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افراد و اشیا دور و بر، ناتوانی در تمرکز به هنگام سکوت، خسته شدن از اجبار به نشستن و توجه طولانی مدت به یک شی یا موضوع، اهمیت ندادن به عوامل مزاحم

نقاط قوت طبیعی: انرژی دادن به افراد و گروه ها، توانایی سریع عکس العمل نشان دادن، به وجود آمدن احساس شور و هیجان، آشنا کردن افراد به یکدیگر

نقاط ضعف طبیعی: ندادن فضا به دیگران برای صحبت کردن، توجه نکردن به اطلاعات دیگران، ننوشتن درباره مشکلات، واکنش نشان دادن قبل از فکر کردن

چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با صحبت کردن و جلب توجه زیاد و اجازه ندادن به دیگران برای مطرح کردن خود در جمع

سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: شاید دیگران انها را افرادی خودخواه که برای دیگران ارزشی قائل نیستند تصور کنند.

«درون‌گرایی»
حل مسئله: تمایل به پردازش درونی اطلاعات، خطور کردن بهترین راه حل ها به هنگام سکوت و تنهایی، نیاز به افزایش دانش و آگاهی قبل از بحث درباره مشکل مورد نظر

ارتباطات: ترجیح دادن ایمیل و پیام های صوتی، اجتناب از تعاملات غیرضروری، عدم علاقه به هدر دادن وقت با بحث و گفت و گو، تمایل به فکر کردن قبل از عمل، عدم علاقه به جلسات و ملاقات های طولانی مدت، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت تنهایی و سکوت

تصمیم گیری: تصمیم گیری مستقل دو بدون دخالت دیگران برایشان خوشایندتر است، نیاز داشتن به زمان قبل از شروع فعالیت

تعاملات بین فردی: احساس تخلیه انرژی به واسطه تعاملات زیادی، اجتماعی و نیاز به تنهایی برای نیرو گرفتن دوباره، بودجه بندی دقیق" زمان مخصوص به دیگران"

توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افکار و نظرات درونی، اغلب مشغول گفتگوی درونی بودن، لذت بردن از تمرکز در سکوت بر یک موضوع، ناراحت شدن از عوامل مزاحم

نقاط قوت طبیعی: آرام کردن افراد و گروه ها، ارزیابی موقعیت قبل از عمل کردن، گوش دادن به نظرات دیگران، مستقل عمل کردن

نقاط ضعف طبیعی: ناتوانی از در میان گذاشتن افکارشان با دیگران، مشورت نگرفتن از دیگران، تاکید بیش از حد بر نوشتن، فکر کردن خیلی زیاد قبل از اقدام به عمل

چگونه باعث آزار دیگران می شوند: با ناتوانی در ابراز عقاید، شرکت نکردن در بحث ها یا واکنش نشان ندادن نسبت به حرف های دیگران

سوء تعبیر دیگران در مورد آنها: ممکن است دیگران به اشتباه آنها را افرادی کناره گیر، خجالتی و غیرصمیمی تلقی کنند.

آشنایی ما با ویژگی های شخصیتی خود و اطرافیان مان باعث می شود که با پذیرش این تفاوت ها و احترام گذاشتن به آنها در برخورد با دیگران رفتار معقولانه تری داشته باشیم.

آزمون «برون‌گرایی»
آزمون زیر به شما کمک می‌کند تا حدس و گمان‌هایی را که در مورد این جنبه از شخصیت‌تان دارید به یقین تبدیل کرده و با توجه به شناخت و آگاهی که در مورد خودتان به دست آورده‌اید، در انتخاب شریک زندگی معقولانه تر عمل کنید.

عبارات زیر را با دقت خوانده و با انتخاب یکی از گزینه های بلی یا خیر به آنها پاسخ دهید.

عبارت
1.آیا شمار سرگرمی های متنوعی دارید؟
2.آیا فرد پرحرفی هستید؟
3.آیا نسبتا با نشاط و سرزنده هستید؟
4.آیا می توانید در یک مهمانی شاد شرکت کرده و لذت ببرید؟
5.آیا از ملاقات با افراد جدید لذت می برید؟
6.آیا معمولا در موقعیت های اجتماعی، حضور غیرفعال دارید؟
7.آیا علاقه زیادی به گردن کردن دارید؟
8.آیا مطالعه را به ملاقات با مردم ترجیح می دهید؟
9.آیا دوستان زیادی دارید؟
10.آیا خود را فرد بی قیدی می دانید؟
11.آیا معمولا در پیدا کردن دوستان تازه پیشقدم می شوید؟
12. آیا وقتی با دیگران هستید، اغلب ساکت می مانید؟
13. آیا می توانید به آسانی به یک مهمانی نسبتا کسل کننده، جان ببخشید؟
14. آیا دوست دارید برای دوستان خود لطیفه و داستان های خنده دار تعریف کنید؟
15.آیا معاشرت با مردم را دوست دارید؟
16. آیا در گفتگو با مردم، معمولا حاضرجواب هستید؟
17.آیا دوست دارید کارهایی را که سرعت عمل لازم دارند، انجام دهید؟
18. آیا اغلب فعالیت هایی بیشتر ازآنچه وقت در اختیار دارید، به عهده می گیرید؟
19.آیا می توانید یک مهمانی راه بیندازید؟
20.آیا هیجان و شلوغی زیاد در اطرافتان را دوست دارید؟
21.آیا دیگران فکر می کنند شما فرد با نشاط و دل زنده ای هستید؟

نمره گذاری:
برای به دست آوردن نمره نهایی به هر گونه بلی یک امتیاز و هر گزینه خیر، امتیاز بدهید. البته در سوالات 6، 8 و 12 نمره گذاری به صورت معکوس انجام می شود، یعنی به گزینه بلی، امتیاز و به گزینه خیر یک امتیاز تعلق می گیرد. در پایان، امتیاز همه 21 عبارت را با هم جمع کنید.

تفسیر نتایج
نمره بالاتر از 14:
احتمالاً شما فرد برونگرایی هستید و از این رو شما برای اداره امور زندگی خویش به انگیزه ها ومحرک های قوی نیاز دارید. احتمالاً شما بیشتر دارای دیدگاه عینی و خارجی بوده و دارای فعالیت عملی عالی هستید.ولی میزان تسلط بر نفستان نسبت به افراد درون گرا کمتر است. شما مایلید که بر محیط اطراف خود تاثیر گذارده و به رقابت با دیگران پرداخته و در مجامع عمومی بیشتر ظاهر می شوید.

نمره پایین تر از 14:
امتیاز شما گویای این است که احتمالاً فرد درونگرایی هستید. شما برای شروع یا ادامه دادن کارها و فعالیت هایتان به انگیزه ها و محرک های خیلی قوی نیاز ندارید. افراد درون گرا دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را باری خودداری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان می دهند. احتمالاً شما ترجیح می دهید اوقات خود را به مطالعه گذرانده و بیشتر تنها باشید و چون از تنهایی لذت می برید، کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستید.

گاهی وقت ها، بعضی از ما به دلیل زندگی با افرادی که از نظر این ویژگی شخصی با ما تفاوت دارند، دچار تعارض هایی می شویم. از آنجایی که همیشه تغییردادن خودمان، راحت تر از تغییر دادن دیگران است، راهکارهای زیر می توانند به ما کمک کنند تا از میزان برونگرایی یا درونگرایی خود بکاهیم و بدین ترتیب با دوست یا اعضای خانواده مان صمیمت و سازگاری بیشتری داشته باشیم.

راهکارهایی برای «درون‌گرا»
1-شرکت در فعالیت های جمعی مورد علاقه
ممکن است از اینکه به مهمانی یا گردش برویم خوشمان نیاید. اما به هر حال هر یک از مابه موضوعاتی مانند یک فعالیت هنری (مانند نقاشی) یا ورزشی (مثل والیبال) و ... علاقه مندیم و از انجام دادن آنها لذت می بریم بهتر است که این کارها را به صورت گروهی انجام دهیم. در نظر داشته باشیم که منظور از ارتباط اجتماعی فقط شرکت در مهمانی نیست.

2-بالا بردن اطلاعات
گاهی اوقات اتفاق می افتد که ما در جمعی حضور داریم، همه در حال حرف زدن هستند و ما احساس می کنیم که هیچ حرفی برای گفتن نداریم. بهتر است قبل از حضور در جمع موضوعات احتمالی مورد بحث را پیش بینی کرده و در مورد آنها اطلاعاتی به دست آوریم.

3-ابراز احساسات در خانواده
برای اینکه بتوانیم احساسات مثبت و منفی خود را به دیگران ابراز کنیم، باید این کار را از صمیمی ترین عضو خانواده یا دوستمان شروع کنیم. اگر ما خود را موظف کنیم که هر روز حداقل یک بار در مورد احساساتمان با شخصی صحبت کنیم، کم کم به این کار عادت خواهیم کرد.

راهکارهایی برای «برون‌گراها»
1-شمردن اعداد
اگر ما افراد برونگرا هستیم با خود تمرین کنیم که قبل از زدن حرفی یا انجام عملی تا 10 بشماریم، واکنش های معقول تر و سنجیده تری خواهیم داشت، چه بسا در بعضی موارد تصمیم بگیریم که صحبت نکنیم و به دیگران نیز اجازه دهیم تا نظراتشان را مطرح کنند.

2-فرصت دادن به دیگران
می توانیم از یکی از اعضای خانواده یا دوست صمیمی مان تقاضا کنیم که هر گاه در جمعی زیاد صحبت می کنیم و به دیگران اجازه حرف زدن نمی دهیم، با یک کلمه رمزی ما را متوجه این موضوع کند.

3-شناختن علاقه فردی
یک انسان هرقدر هم برونگرا باشد، باز هم فعالیت انفرادی هست که از انجام آن لذت ببرد. شناسایی این علاقه و پرداختن به آن کمک می کند تا افراد برونگرا لذت بردن از تنهایی را نیز تجربه کنند و از تنهایی بی تاب نشوند.
 

سختيی های زندگی را ماهرانه ‌آسان ‌كنيد

سختيی های زندگی را ماهرانه ‌آسان ‌كنيد
اما برای این‌كه بتوانید تسلط‌ گرا باشید، باید نخست روی كاری كه قرار است انجام دهید، متمركز شوید و سپس عقاید منفی را از خود دور كنید.

بعد از یك ارتباط دور و نزدیك طولانی به شما پیشنهاد ازدواج می‌شود یا خانواده تشخیص می‌دهد آنقدر بزرگ شده‌اید كه ازدواج كنید. ناگهان دلتان می‌ریزد پایین و اضطراب شما را فرامی‌گیرد: 
اگر نتوانم زندگی‌ام را خودم اداره كنم چه؟ 
اگر شخصی كه با او ازدواج می‌كنم، خوب از آب درنیاید چه؟ 
اگر در دوران آشنایی واقعیت خودش را نشان نداده باشد چه؟ 
اگر بلافاصله بچه دار شویم چه یا اگر رفیق باز و معتاد از كار دربیاید چه؟ 
اگر اهل كار و زندگی نباشد و هزار و یك سوال و اگر و مگر دیگر.
بعد از ازدواج نیز معمولا از شر اضطراب خلاص نمی‌شوید. وقتی هنگام بچه‌دار شدن می‌شود، اضطراب دوباره می‌تواند دور شما چنبره بزند:
اگر بچه مرا از كار و زندگی بیندازد چه؟
اگر نتوانم از پس مخارجش بربیایم چه؟
اگر بارداری سختی داشته باشم یا اگر بچه مشكلی داشته باشد چه؟ 
می‌بینید كه شخص مضطرب می‌تواند هزاران بهانه برای اضطرابش پیدا كند.
اضطراب حتی بچه‌های شما را هم درگیر می‌كند و اگر مشكل شما هم نباشد، ممكن است درگیرتان كند، اما شاید بتوانید با راهكارهای زیر اشخاص مضطربی را كه در اطراف خود می‌بینید، قدری راهنمایی كنید.

روان‌شناسان 5 مهارت را برای مقابله با اضطراب پیشنهاد می‌كنند كه شما نیز می‌توانید از آنها كمك بگیرید.
این 5 مهارت اساسی عبارتند از: 
شجاع بودن 
استفاده از رویارویی مثبت
تسلط‌ گرا بودن
یادداشت‌ برداری 
آمادگی برای تمرین

مهارت اول: شجاع بودن
شیرین از بارداری می‌ترسد و هر وقت به آن فكر می‌كند دچار اضطراب می‌شود. آنها در خانواده خود ژن معیوب دارند و او می‌ترسد دچار این مشكل نیز بشود. به همین دلیل هر وقت همسرش پیشنهاد می‌كند كه بچه‌دار شوند بشدت مخالفت می‌كند. او از موقعیت‌های اضطراب‌آور هم اجتناب می‌كند. اما آیا كار او درست است؟ اجتناب، اصل موضوع را برطرف نمی‌كند ولی در كوتاه‌ مدت ممكن است موجب كاهش اضطراب شود. شاید این روش وسوسه‌ انگیزی باشد، اما دوری از مكان‌ها و تكالیفی كه زندگی را مشكل می‌كند جواب مساله نیست. متاسفانه تا زمانی كه با موضوع مواجه نشوید، نمی‌توانید آن را حل كنید. كسانی كه با درونگرایی مشكل را انكار می‌كنند خود را فردی منطقی و توانا جلوه می‌دهند. در حالی كه اصل موضوع آنان را رنج می‌دهد و اغلب در مقابل علائم استرس مثل فشار خون بالا، درد و ناراحتی آسیب‌پذیرند. آنان انرژی زیادی صرف سركوب احساسات خود می‌كنند و توان زیادی برای لذت بردن از خوشی‌های زندگی برایشان باقی نمی‌ماند.

مهارت دوم : مثبت‌ نگری
رویارویی مثبت نیز چنین وضعیتی را به وجود می‌آورد. نادر برای غلبه بر مشكلی كه در اداره داشته است از همین مهارت استفاده می‌كند: او در حالی كه با رئیس خود مشكل دارد، سعی می‌كند همیشه در معرض دید او باشد. نادر می‌گوید: می‌خواهم خود را درون آتش بیفكنم تا بر آن چیره شوم.
مواجهه راهی است برای حساسیت‌زدایی نسبت به افراد، مكان‌ها و تكالیفی كه زندگی را برایمان دشوار می‌كند.
ضمن این كه این مهارت احساس شما را نسبت به خودتان بهبود می‌بخشد. اگر می‌خواهی موفق باشی، طوری رفتار كن كه انگار موفق هستی.

مهارت سوم : تسلط‌ گرا بودن
كسانی كه تسلط‌گرا هستند، انرژی و وقت خود را برای كسب و توسعه مهارت‌هایشان صرف می‌كنند و مشكلات را به تجارب آموزنده مبدل می‌سازند.
این نوع نگرش نسبت به چالش‌ها و مشكلات زندگی در مقابل عملكرد گرایی قرار دارد كه اولین هدف در آن اجتناب از اشتباه كردن است. عملگرا‌ها بعد از شكست به سختی می‌توانند سر حال باشند. آنها بر كمرویی خود نیز به سختی غلبه می‌كنند.
اما برای این‌كه بتوانید تسلط‌ گرا باشید، باید نخست روی كاری كه قرار است انجام دهید، متمركز شوید و سپس عقاید منفی را از خود دور كنید. آنگاه تكلیف خود را به عنوان یك چالش در نظر بگیرید كه باید آن را منطقی حل كنید.

مهارت چهارم : یادداشت‌ برداری
هنگامی كه شما می‌خواهید اضطراب را از خود دور كنید با این شیوه می‌توانید نتایج خوبی به دست آورید. در این یادداشت‌ها، تاریخ، ساعت و روز و موقعیت خود را در مورد اضطرابتان بنویسید. سپس به مقدار اضطراب خود از یك تا 5 نمره دهید.
ارزیابی خود را از موقعیت بنویسید. نحوه مقابله با اضطرابتان را هم یادداشت كنید. حالا یك بار دیگر به اضطراب خود نمره دهید.
این یادداشت‌ها به شما كمك می‌كند كه مهارت‌های مقابله‌ای مفید را از مهارت‌های بی‌اثر تشخیص دهید. از طریق بازنگری پیشرفت خود می‌توانید روی روش‌های مناسب‌تر كار كنید.

مهارت پنجم: تمرین كنید
برای كار كردن جدی‌تر روی اضطراب خود آماده شوید. مهارت‌های مقابله با اضطراب تنها زمانی مفید هستند كه شما برای آن، وقت كافی بگذارید. باید هر روز مهارت‌های مقابله‌ای با اضطراب را تمرین كنید.
دقت كنید اگر شما كمالگرا باشید یا نیازمند تایید دیگران یا به علائم جسمی خود بی‌توجه باشید و نیاز شدیدی به كنترل احساس كنید، اضطراب بیشتر به سراغتان می‌آید.
افراد زمانی كه انتظار نامعقول و بالایی از خود یا موقعیت‌ها دارند و بیش از اندازه نگران شكست‌های كوچك و اشتباهات جزیی هستند، بیشتر مضطرب می‌شوند.
اگر می‌خواهید به دام اضطراب نیفتید، سعی كنید ارزشمند بودن خود را در گرو پیشرفت‌هایتان ندانید.

این نوع مكالمه با خود را كنار بگذارید: 

من باید تمام كارها را درست انجام دهم.
من نباید اشتباه كنم.
نمی‌توانم آن را انجام دهم.
هر قدر تلاش كنم فایده‌ای ندارد.

در عوض واقع‌بین باشید و به خود بگویید: 
حداكثر توان خود را به كار خواهم گرفت و از اشتباهات خود درس می‌گیرم.
باید كارها را به قسمت‌های كوچك تقسیم كنم.

به جنبه‌های مثبت خود و كارهایتان فكر كنید و زمانی را نیز برای تفریح اختصاص دهید. در مورد كنترل اوضاع خویشتندار و انعطاف‌پذیر باشید و سعی كنید نظرتان را در مورد خودتان بهبود بخشید تا فكر نكنید نیاز به تایید دیگران دارید.

از استرس فرار كنید

نگرانی به این دلیل كه باعث می‌شود به خودتان بیایید و اقدامی انجام دهید مفید است، اما اگر از كنترل شما خارج شود خود می‌تواند به یك مشكل عمده بدل شود.

شبهات و هراس‌های بی‌امان نمی‌توانند روی انگیزه شما تاثیر مثبتی داشته باشند، بلكه برعكس، موجب كاهش انرژی و اختلال در فعالیت‌های روزمره می‌شوند.

خبر خوب این كه اضطراب مزمن یك عادت قابل ترك است. شما می‌توانید فكر خود را طوری تربیت كنید كه به زندگی از جنبه‌های مثبت‌تری نگاه كند.

اضطراب مداوم باعث بی‌خوابی و كسلی روزانه می‌شود. دیدگاه انسان‌ها نسبت به اضطراب دوگونه است. برخی از جنبه منفی به آن نگاه می‌كنند و بر این باورند كه نگرانی مداوم خطرناك است و موجب آسیب سلامت جسمی آنها می‌شود. این افراد بیم دارند كه كنترل نگرانی خود را از دست بدهند و این نگرانی هیچ وقت متوقف نشود.

گروه دیگر كه از جنبه مثبت به نگرانی می‌نگرند فكر می‌كنند نگرانی از رخداد وقایع بد و مشكلات پیشگیری می‌كند و آنها را برای بدترین شرایط آماده می‌سازد و آنها را به سوی كشف راه‌حل رهنمون می‌كند.

نگرش منفی یا نگران‌بودن به خاطر نگرانی، موجب افزایش اضطراب و تداوم نگرانی می‌شود.

اما نگرش مثبت به نگرانی نیز می‌‌تواند به همان اندازه آسیب زننده باشد. برای آن كه بتوانید به اضطراب و نگرانی خود پایان بخشید باید ابتدا این باور را كه نگرانی هدف مثبتی را دنبال می‌كند، فراموش كنید.

وقتی بدانید نگرانی خود مشكل اصلی است و به چشم راه‌حل به آن نگاه نكنید، می‌توانید امیدوار باشید كه كنترل ذهن نگران خود را دوباره به دست بگیرید.

یك دوره نگرانی بسازید

این كه به خودتان تلقین كنید كه نباید نگران باشید معمولا كارگر نیست. شما نهایتا می‌توانید برای مدت كوتاهی فكرتان را مشغول كارهای دیگر كرده و افكار نگران كننده را برای مدتی مهار كنید ولی هیچ وقت نمی‌توانید به صورت دائم از شر آنها رها شوید. در واقع، این كار اغلب موجب قوی‌ترشدن و تداوم بیشتر این افكار می‌شود.

شما می‌توانید با یك آزمایش ساده این مساله را امتحان كنید. چشم‌های خود را ببندید و یك فیل صورتی! را تصور كنید. حالا سعی كنید در مورد آن فكر نكنید.

هر كار دیگری خواستید انجام دهید ولی فقط برای پنج دقیقه به فیل صورتی فكر نكنید. خوب حالا چه شد؟ آیا توانستید فكر فیل صورتی را از سرتان خارج كنید؟ توقف افكار معمولا باعث می‌شود توجه بیشتری به موضوعی كه قصد فرار از آن را دارید داشته باشید، اما این به آن معنی نیست كه شما نمی‌توانید كنترل نگرانی را به دست بگیرید. كافی است روش دیگری را امتحان كنید و این همان‌جایی است كه استراتژی به تعویق‌اندازی نگرانی به داد شما می‌رسد. به جای این كه از دست نگرانی فرار كنید به خودتان اجازه دهید برای مدتی آن را پذیرا شوید.

برای به تعویق انداختن نگرانی می‌توانید از روش‌های مختلفی استفاده كنید:

زمان و مكان مناسبی برای نگرانی انتخاب كنید: زمان و مكان مشخصی را برای نگران‌بودن اختصاص دهید. این زمان و مكان باید هر روزه ثابت باشد (مثلا اتاق‌ پذیرایی از ساعت پنج تا20:05 دقیقه بعدازظهر)‌ البته این زمان می‌بایست به هنگام خوابیدن فاصله كافی داشته باشد تا موجب اضطراب شما قبل از خواب نشود. در طول دوره نگرانی اجازه دارید در مورد هر موضوعی كه فكر شما را به خود مشغول كرده است فكر كنید، اما این افكار فقط مربوط به همین دوره‌ است و بقیه روز باید بدون این افكار نگران‌كننده سپری شود.

نگرانی امروز را به فردا بیندازید: اگر افكار مضطرب‌كننده به سراغتان آمدند آن را در جایی یادداشت كنید و فكركردن درباره آن را به دوره نگرانی موكول كنید. به خودتان یادآوری كنید كه بعدا فرصت فكركردن در خصوص این موضوع را خواهید داشت، پس لزومی ندارد همین الان فكر خود را مشغول كنید. این كار را برای بعدا بگذارید و فعالیت روزانه خود را دنبال كنید.

در دوره نگرانی، فهرست نگرانی‌های خود را مرور كنید: افكار نگران‌‌كننده‌ای را كه در طول روز یادداشت كرده بودید در دوره نگرانی مرور كنید. به این افكار اجازه دهید فقط در طول این دوره شما را نگران كنند. نگرانی‌هایی كه دیگر برایتان اهمیت ندارند را رها كنید و اگر لازم شد طول دوره نگرانی را كاهش دهید و از بقیه روزتان لذت ببرید.

به تعویق‌انداختن نگرانی‌ها باعث می‌شود از مقابله با آنها در زمان حال رها شوید. از آنجا كه این نگرانی‌ها را به زمان دیگری موكول می‌كنید، دیگر جدالی برای مهار افكار وجود ندارد. وقتی توانایی به تعویق‌اندازی افكار مزاحم را پیدا كردید درخواهید یافت كه بیشتر از آنچه تصور می‌كردید قادرید نگرانی‌هایتان را كنترل كنید

رفتارهای جنسی ناسالم و پرخطر كدامند؟

رفتارهای جنسی ناسالم و پرخطر كدامند؟
یکی از معضلات کنونی جامعه عدم اطلاع کافی نوجوانان و جوانان ما از رفتارهای پر خطر جنسی است و متاسفانه این عدم آگاهی سبب...

یکی از معضلات کنونی جامعه عدم اطلاع کافی نوجوانان و جوانان ما از رفتارهای پر خطر جنسی است و متاسفانه این عدم آگاهی سبب می‌شود تا این امیدان آینده نسلی بیمار و ناسالم از لحاظ روحی و جسمی باشند و متعاقب آن مشکلات اقتصادی و اجتماعی جبران ناپذیری به پیکر خانواده و جامعه وارد آید. لذا پیشگیری از این معضلات با آموزش صحیح و اطلاع رسانی به موقع، می‌تواند به عنوان عاملی نجات بخش، سبب کاهش چشمگیر این مشکلات گردد.

مهمترین موضوع در آموزش رفتارهای پرخطر، آموزش رفتارهای جنسی سالم می‌باشد.
ابتدا باید ببینیم رفتار جنسی ناسالم و پرخطر چیست؟
رفتار جنسی ناسالم (UnsafeSex)
هر گونه تماس جنسی را می‌گویند كه در آن فرد از سلامت خود یا شریك جنسی خود ‌آگاه نباشد. مشكل از این جا ناشی می‌شود كه آگاهی از سلامت خود یا دیگران به راحتی امكانپذیر نیست. بعنوان مثال؛ در حدود ۹۰ درصد افراد HIV مثبت از آلوده بودن خودشان اطلاعی ندارند. از طرف دیگر؛ منفی بودن آزمایشات تشخیصی در ابتدای آلودگی با HIV نمی‌تواند دلیل سالم بودن فرد باشد زیرا نتیجه این آزمایشات در اوایل دوره آلودگی معمولاً منفی می‌باشد. پس چاره چیست؟
برای آگاهی از سلامت افراد باید به رفتارهای آنها توجه كرد. اگر فردی از رفتارهای پرخطر آگاهی داشته باشد بهتر می‌تواند در خصوص سلامت خود یا شریك جنسی خود قضاوت كند. داشتن رفتارهای پرخطر احتمال آلودگی به HIV و سایر عفونت‌های‌آمیزشی را بیشتر می‌كند.
رفتارهای جنسی پرخطر كدامند؟
رفتارهای حنسی پرخطر عبارتند از:
• داشتن شركای جنسی متعدد
• تماس‌های جنسی نامعمول (تماس مقعدی و دهانی)
• متوسل شدن به خشونت در زمان تماس جنسی
• مصرف الكل، مواد مخدر و یا روانگردان قبل از برقراری تماس جنسی
• تماس جنسی محافظت نشده (عدم استفاده از كاندوم)
بنابراین برای پیشگیری از HIV و ایدز در جامعه باید رفتارهای جنسی سالم را به افراد به ویژه نوجوانان و جوانان آموزش داد.
 
سایتهای مفید  
شهروند الکترونیک Image Upload
پردیس اینترنت Image Upload
داروخانه Image Upload
و Image Upload

 

 

   
 

تمامی حقوق این سایت متعلق به اقای محممدرضا شفایی میباشد
2012ALL right Reserved for mr shafaii©

صفحه اصلی